همانطور که از اسم آموزش و پرورش پیداست این سازمان و وظیفه دارد که مهارت ها را به وسیله دانش معلمان و کتب درسی به افراد آموزش دهد تا بتواند استعدادهای آنها را کشف کند آنها را برای آینده توانمند کند.
نمیتوان کم و کاستی های آموزش و پرورش را انکار کرد و فاصله زیاد آن را با ایده آل هایش نادیده گرفت.
در کلان شهرهای ایران از جمله تهران پدیده هایی مانند افت تحصیلی،ترک تحصیل و معضلات دیگر کاملاً مشهود است و اگر آموزش و پرورش که متولی آموزش و پرورش دانش آموزان است نتواند به طور جدی و اصولی به این معضلات رسیدگی کند آینده ایران از لحاظ آموزشی دچار خطر خواهد شد.
عدم تامین حداقل دستمزد معلمان
معلمان آموزش و پرورش هم مانند سایر افراد جامعه نیاز به تامین اقلام اساسی و حداقل امکانات رفاهی برای زندگی خود هستند اما واریزی های آموزش و پرورش به طور ماهانه برای این عزیزان با توجه به تورم جامعه اصلاً منطقی نیست در نتیجه اولین و مهمترین کسی که در قلب آموزش و پرورش یعنی مدرسه قرار است به دانش آموزان آموزش، و استعدادهای آنها را پرورش دهد فاقد انگیزههای مالی است (اما با این حال از خود گذشتگی های معلمان بسیار زیادی را شاهد بودیم و شاهد خواهیم بود)
در نتیجه برخی از معلمان به اجبار برای تامین نیازهای مالی خود مجبورند بیشتر انرژی خود را خارج از مدرسه و در کلاسهای خصوصی بگذارند که راندمان آموزشی برای دانش آموزانی که توانایی پرداخت کلاسهای خصوصی را ندارند به شدت کاهش مییابد.
عدم تغذیه مناسب دانش آموزان به دلیل ضعف اقتصادی خانواده ها
با توجه به وضعیت نامناسب درآمدی بیشتر ایرانیان عزیز و تورمهای غیرمنطقی اغلب دانش آموزان به دلیل فقر مالی از لحاظ روحی و جسمی با مشکلات زیادی دست به گریبان هستند و یکی از مهم ترین نیاز هایی که دانش آموزان در روند آموزش نیاز دارند تغذیه است که اگر کالری به مقدار مناسبی به بدن در هنگام آموزش نرسد راندمان یادگیری به شدت کاهش مییابد و تغذیه نامناسب این دانش آموزان به دلیل فقر مالی باعث میشود نتوانند از کلاسهای آموزشی مدرسه بهره کافی را ببرند
کمبود امکانات کمک آموزشی در جامعه و مدارس
همانطور که میدانید فرآیند آموزش فقط به مدرسه ختم نمیشود و دانش آموزان در اوقات فراغت هم میتوانند مطالب بسیار زیادی را در مکان هایی مانند کتابخانه ها و تئاتر و پارک های آموزشی یاد بگیرند کمبود این امکانات در سطح شهر و یا بالا بودن هزینه استفاده از آنها به دلیل عدم تقبل یارانه از سوی دولت باعث می شود که وقت دانشآموزان به بطالت گذشته و سرگرم حواس پرتی های اجتماعی مانند بطالت وقت در شبکههای اجتماعی و بازی های موبایلی و مهمانی و دورهمی های متعدد شوند.
همچنین نبود امکانات آموزشی برای تصویرسازی بهتر و کاربردی نبودن روند آموزشی،باعث شده است که اغلب دانش آموزان مباحث درسی را حفظ کنند زیرا هیچ تصویر واقعی از اغلب فرایندهای آموزشی ندارند در نتیجه آنچه را که در مدرسه فرا می گیرند پس از هر گذشت هر سال آن ها را فراموش خواهند کرد و در پایه های بعدی دچار افت تحصیلی خواهد شد.
جدایی والدین از یکدیگر طلاق
به هیچ عنوان نمی توان با صراحت گفت که جدایی والدین از یکدیگر باعث افت تحصیلی دانش آموزان می شود زیرا این مسئله نیاز به تحقیق بسیار طولانی دارد اما آنچه که کاملاً مسلم است این است که مشاجره های مکرر والدین با یکدیگر باعث ایجاد استرس در کودکان و نوجوانان میشود و حل نشدن مشکلات آنها تاثیر خیلی زیادی بر روی یادگیری دانش آموزان می گذارند زیرا آنها بخشی از تفکر خود را مشغول حل کردن مشکلات والدینشان میکنند.
حتی اگر والدین از هم جدا نشوند اما مشاجره های دائمی داشته باشند و به قول امروزی ها دچار طلاق عاطفی شوند هم این مسئله تاثیر زیادی در افت تحصیلی دانش آموزان می گذارد و متاسفانه به دلیل بالا رفتن آمار طلاق و جدایی ها و ازدواج های زودهنگام و اشتباه آثار مخرب بیشتری را بر روی دانش آموزان گذاشته است
اغلب معلمان در گزارش های خود اعلام کردند که این گونه دانش آموزان نسبت به درس و آینده توجه کمتری نشان می دهند و اهداف خاصی ندارند
در واقع وقتی می بینند الگوهای زندگی آنها از بین رفته است آنها نیز امید خود را نسبت به آینده از دست میدهند و این مسئله باعث می شود نسبت به یادگیری هم انگیزه خود را از دست بدهند
آیا شما فکر میکنید دلایل دیگری برای افت تحصیلی دانش آموز وجود دارد؟