در انتخاب رشته علاقه مهم است یا بازار کار + پادکست

بسیاری از دانش آموزان در زمان انتخاب رشته بین علاقه و بازار کار دچار تردید می شوند یعنی به رشته ای علاقه مندند که تصور می کنند در آن درآمد قابل توجهی وجود ندارد ( مثل هنر ) و از طرفی هم می خواهند در رشته ای درس بخوانند که تصور می کنند که آینده شغلی خوبی داشته باشد ( مثل پزشکی ) و معمولا” نمی توانند تصمیم دقیقی بگیرند.

مدتی پیش تعدادی از دانش آموزان از مشاوران مدرسانه در قسمت ” سوال مستقیم از مشاور ” در رابطه با اینکه “در انتخاب رشته علاقه مهم است یا بازار کار” سوالاتی پرسیده بودند که با توجه به تعداد بالای سوالات مطمئن بودیم که ممکن است سوال شما مخاطبان عزیز سایت مدرسانه نیز باشد که چند نمونه از این پرسش ها را در این تاپیک قرار داده ایم و همچنین به پاسخ مفصلی درباره مهم بودن علاقه یا بازار کار در انتخاب رشته پرداخته ایم امیدواریم که ابهامات شما عزیزان را در این مورد برطرف کند. ( به دلیل حفظ حریم شخصی مخاطبان سایت مدرسانه، اسامی واقعی نیستند )

A-ifman :

سلام آقای مشاور من امسال سال آخرم پایه دوازدهم رشتمم تجربیه ولی برای کنکور می خوام هنرو انتخاب کنم از اولم هنرو دوس داشتم اما به خاطر نصیحت دائیم که بهم گفت الان بازار کار بیشتر تو پزشکی و دندون پزشکیه رفتم تجربی که خیلی این رشته رو دوست ندارم الان مدتیه که مطمئن شدم که اصل علاقم سینماس حالا یا بازیگری یا کارگردانی ولی با هرکی مشورت می کنم می گن تو سینما همش پارتی بازیه و نمیشه تو هنر به درآمد خوبی رسید دقیقا” نمی دونم چی کار کنم برم دنبال علاقم ولی می ترسم نتونم شغل مناسبی پیدا کنم از طرفی هم درآمد، خیلی تو زندگی مهمه خواهشن کمک کنید و منو راهنمایی کنید.

سمیرا جامی  :

سلام من واقعا تو انتخاب رشته دچار تردید شدم و ممنون میشم اگه شما مشاور تحصیلی بتونید به هر نحوی راهنماییم کنید،من‌ علوم ورزشی قبول شدم ولی به رشته حقوق هم علاقه دارم…کدوم بهتره؟ علوم ورزشی یا حقوق؟ آینده شغلی تو علوم ورزشی اصلا” هست ؟ پدرم میگه وکیل بشی درآمدش بهتره به نظر شما کدوم مناسب تره؟ لطفا اگه ممکنه منو راهنمایی کنید.

SAHAR  :

سلام من خیلی به هنر علاقه دارم مخصوصا” طراحی، ولی با چند تا از بزرگترای فامیل مشورت کردم گفتن درآمد خوبی نداره و باید یه شغلی رو انتخاب کنم که پردرآمد باشه لطفا” منو در انتخاب شغل راهنمایی کنید

SajjaS :

سلام من دبیرستان رشته تجربی بودم و الانم دانشگاه ترم ۳ میکروبیولوژی هستم میخواستم راهنماییم کنین برای ارشد تغییر رشته بدم و چه رشته‌ای برم بهتره؟ یا همین رشته خوبه از نظر بازار کار و حقوقش می خوام بدونم

علی :

سلام من تو دبیرستان کامپیوتر و دانشگاه هم تا مقطع کاردانی نرم افزار خوندم می خوام بدونم همین رو ادامه بدم ؟ یا برای کارشناسی یا کارشناسی ارشد تغییر رشته بدم مثلا” به برنامه نویسی ؟ من توی این مدت به این نتیجه رسیدم که دانشگاه اصن چیزی به آدم یاد نمیده که واقعا توی بازار کار به درد آدم بخوره فقط یه سری آموزش های تئوریه که با اولین مانع دیکه کارایی نداره! از طرفی رشته مدیریت رو هم دوست دارم و نمیدونم بین شاخه های بازرگانی، دولتی یا صنعتی کدومش بهتره و بازار کار خوبی داره ؟

Mostafa :

سلام خسته نباشید، جناب مشاور عزیز من ترم ۱ رشته کامپیوتر هستم،ولی میخوام به رشته روانشناسی تغییر رشته بدم چون هم علاقه دارم هم تو مدتی که توی دانشگاه هستم به خیلی ها تونستم کمک کنم که مشکلاتشون رو حل کنن گاهی میشه که کتابای روانشناسی می خونم جلو تر از کتاب می تونم حدس بزنم که نویسنده چی می خواد بگه انگار واسم غریزیه!،میخواستم بدونم این استعداد مناسب رشته روانشناسی هست یا تو سطح های بالاتر من اطلاعات بیشتری لازم دارم البته تو ایران چون مردم رفتن پیش روانشناس رو خیلی بد می دونن به نظر شما خارج بهتره یا تو ایران هم میشه از روانشناسی به درآمد خوبی رسید؟ اگه بخوام ی مطب بزنم چقد سرمایه می خواد؟ اگه زبانم عالی بشه خارج از ایران میشه به جایی رسید؟ لطفا ب سوالات من پاسخ بدید حتی اگه دیر هم جواب بدید مانعی نداره ممنونم از لطفتون

Asefff-021 :

سلام من رشته ریاضی ام.میخواستم بدونم دانشگاه می تونم شیمی دارویی بخونم یانه؟ شنیدم درآمدش خیلی خوبه

نازنین زهرا :

سلام من لیسانس MBA دارم اما موقعه انتخاب رشته تو دانشگاه دلم می خواست حسابداری بخونم چون هم علاقه داشتم هم قبل دانشگاه چند تا دوره حسابداری شرکت کرده بودم و تابستونا هم تو شرکت عموم خورده حسابداری ها مثل تنخواه رو انجام می دادم اما به نصیحت یکی از دوستام که خودش شرکت داشت وارد رشته MBA شدم چون گفت توش پوله اما بعد از فارغ التحصیلی موقعه انتخاب کار دنبال کار حسابداری می گشتم اما چون لیسانس حسابداری نداشتم و اصطلاحا” کارم با مدرک تحصیلیم مچ نبود کاری بهم پیشنهاد نشد که مورد علاقه ام باشه و الان مدتیه بی کارم و نه علاقه دارم برم دنبال کار حسابداری چون می دونم اولین چیزی که می خوان مدرک تحصیلی حسابداریه نه علاقه دارم تو رشته MBA کاری پیدا کنم چند وقتی هم هست می خوام برم دنبال کار های هنری اما تصمیم دقیق نمی تونم بگیرم اگه میشه راهنماییم کنید.

پاسخ به سوال در انتخاب رشته علاقه مهم است یا بازار کار

اگر به دنبال یک جواب سریع و کلی هستید باید به شما بگویید که در انتخاب رشته و شغل، علاقه مهم تر از بازار کار است اما اگر می خواهید بدانید چرا به این نتیجه رسیدیم بهتر است ادامه مقاله را مطالعه کنید

مخاطبان عزیز سایت مدرسانه سوالات خیلی زیادی را در مورد این موضوع از ما پرسیدند و نکته ای که بین همه آنها مشهود بود عدم توانایی آنها در تصمیم گیری دقیق و عموما” هم بین دو تصمیم بازار کار و علایق شغلی مردد بودند

نصیحت ها

معمولا” اغلب مردمی که با آنها در این مورد مشورت می کنید به طور کلیشه ای از این گونه عبارت ها استفاده می کنند :

برو دنبال چیزی که بهش علاقه داری یا اگه با عشق بری دنبال کاری مطمئنا” موفق می شی یا به ندای قلبت گوش کن! ببین به چی علاقه داری برو دنبال همون یا برو دنبال کاری که توش نون باشه یا تو این دورو زمونه پوله که مهمه یا اول پول بعد علاقه و توضیحاتی از این قبیل

نمی توان گفت که این نصیحت های کلیشه ای درست یا غلط هستند اما با اطمینان می توان گفت که خیلی ناقص هستند

در این گونه نصیحت ها کسی به طور کامل توضیح نمی دهد که چگونه دنبال چیزی برویم که به آن علاقه داریم؟ از کجا شروع کنیم؟ چقدر تلاش کنیم؟ اگر ندای قلبمان واضح نبود چه؟ اگر کلا” چیزی نگفت باید چه کنیم؟

گفتگوی درونی یا بیرونی؟ مسئله این است

خب همه ما به کار هایی علاقه داریم اما به چه قیمتی آن تعیین کننده همه چیز است

به این مثال ها توجه کنید :

+ چیزی که ممکن است با صدای بلند به دیگران بگویید : من به طلا فروشی خیلی علاقه دارم چون مطمئنم پول خوبی ازش میشه دراورد

_ چیزی که ممکن است بی صدا به خودتان بگویید : اما دو میلیارد سرمایه ندارم و حاظر نیستم منزل شخصی خودم یا پدرم رو بفروشم و چند ساله پولش رو برگردونم چون ریسکش بالاست”

+ من به پزشکی علاقه دارم و پوشیدن روپوش سفید و انداختن گوشی معاینه دور گردنم و رفتن بالای سر مریض برام خیلی هیجان انگیزه

_ اما نمی تونم بشینم روزی ۱۵ ساعت درس بخونم و با چند میلیون نفر تو کنکور رقابت کنم و بعد از چند سال درس خوندن ۲ سال هم انترن باشم و کار آموزیم رو طی کنم تازه میشم یه پزشک عمومی که خیلی درآمد نداره و باید ۴ سال دیگه هم درس بخونم تا تخصص بگیرم

+ من به هنر و بازیگری علاقه دارم و امضا دادن به طرفدارم و مشهور شدن خیلی برام جذابه

_ اما من از این که چند سال تئاتر کار کنم و هیچی گیرم نیاد خیلی می ترسم وقتی زمان طولانی بهم کار ندن و جایی بازی نکنم مشهور بودن به چه دردی می خوره وقتی پول توی جیبم نیست!

+ من به برنامه نویسی خیلی علاقه دارم چون هم درآمد خوبی داره هم شغل با کلاسیه و هم به روزه

_ اما از این که حداقل روزی ۹ ساعت باید پشت کامپیوتر بشینم و کد بنویسم و بعد از این که کارم تموم شد باید مطالعه کنم تا به روز باشم و از نیاز مشتری جلوتر باشم بدم میاد و خستم می کنه

+ من دوست دارم کارآفرین بشم چون اکثر کار آفرین ها پولدارن و کلی کارمند دارن که از دستورات اون ها پیروی میکنن

_ اما از این که باید از صفر شروع کنم و اوایل کارم ممکنه نه تنها سود بلکه ضرر هم بکنم و خودم پولی برندارم اما باید حقوق کارمندام رو بدم می ترسم

با دقت در جملاتی که علامت ( _ ) دارند متوجه می شوید که تصمیم های نهایی و آنچه را که ما انتخاب می کنیم اغلب در گفتگو های درونی شکل می گیرند و نه آنچه که ما به دیگران می گوییم.

پس اگر شما می خواهید پزشک،نقاش،مکانیک،معلم،کشاورز،کارآفرین،دامدار،برنامه نویس و یا هر شغل دیگری داشته باشید اول از همه باید سراغ گفتگو های درونی تان بروید و در آنجا دنبال دلایل محکمی بگردید و بهتر است  بدانید که گفتگو های درونی از فیلتر گرایش فکری ما عبور می کنند.

دانشمندان ثابت کرده اند که ما در طول روز با خودمان بیشتر از سایرین صحبت می کنیم و تصمیمات مهم زندگیمان را هم بر اثر همین گفتگو های درونی می گیریم.مغز انسان در اثر تجزیه و تحلیل گفتگو هایی درونی و اطلاعاتی که از دنیای بیرون مانند خانواده ، رسانه های گروهی ، دوستان ، مدرسه ، محیط زندگی ، کتاب ها و … جذب می کند گرایش فکری را می سازد و بعد از آن فقط اطلاعاتی را جذب می کند که با گرایش های فکری اش همخوانی داشته باشد و بقیه را نادیده می گیرد. در واقع ما کار هایی را انجام می دهیم که گرایش فکری ما آن را تایید کند و آن را ارزشمند بداند. اگر دقت کنید هر یک از ما نظر متفاوتی نسبت به دولت ، زندگی مشترک ، آموزش ، اقتصاد و بسیاری از موضوعات دیگر داریم و این دیدگاه ما همان گرایش های فکری متفاوتی است که داریم.( در موارد استثنا هم ممکن است فرد از لحاظ فکری دچار تحولات بنیادی بشود اما همین تحول نیز چندین سال طول می کشد)

در نتیجه وقتی شما بر اساس گرایش فکری یا علاقه تان رشته تحصیلی یا شغلی را انتخاب می کنید همیشه گفتگو های درونی مثبتی در مورد آن خواهید داشت ضمن این که مغز شما همیشه اطلاعات مناسب با علاقه تان را جذب و بقیه را نادیده می گیرد که این به شما کمک می کند همیشه اطلاعات تازه تر و به روز تری در مورد شغل مورد علاقه تان داشته باشید و در صورت تغییر و تحولات زودتر از سایرین وارد عمل شوید.

چرا تلاش مهم است

فرض کنید شما به مشاور تحصیلی یا والدینتان می گویید : “من در راه رسیدن به شغل مورد علاقه ام تمام تلاشم را می کنم”

این مفهوم تمام تلاشم به عمق گفتگو های درونی شما و تصمیماتی که در این مورد می گیرید بستگی دارد. همه از این واژه استفاده می کنند اما در عمل انگار تمام تلاشم برای هر کسی معنا و مفهوم متفاوتی دارد مثلا” منظور من این است که قرار است در این مورد از اقوام سوال کنم اما منظور شما این است که تا جایی که به مانع نخورید به دنبال شغل مورد علاق خود خواهید رفت. با این حال باز هم ما به مفهوم تمام تلاشم نرسیده ایم و فقط وسعت عمل کردمان متفاوت است زیرا ما در دنیای پر رقابتی زندگی می کنیم و شما برای به دست آوردن هر چیزی باید تلاش کنید. ممکن است شغلی مورد علاقه شما باشد اما در عین حال مورد علاقه هزاران نفر دیگر هم هست و دقیقا” تنها ملاکی که می توان برای دستیابی به آن در نظر گرفت تلاش است. اما تلاش ها خاموش اند یعنی مقدار تلاش به بزرگی ادعایی که می کنیم نیست به کوچکی عملی است که انجام می دهیم مثلا” فرض کنید شما به شغل برنامه نویسی علاقه مندید و منتظرید تا هر وقت به منزل عمویتان رفتید از او در مورد شغل مورد علاقه تان سوالاتی بپرسید و در جای دیگری از شهر یا کشور افرادی هم هستند که به همین شغل علاقه دارند و یکی از آنها در اینترنت مشغول تحقیق در مورد مزایا و معایب برنامه نویسی و فرصت هایی که در این راه وجود دارد است.او از همه کسانی که هنوز منتظرند کسی به آنها توصیه ای کند یک قدم جلو تر است و کسی که زودتر این تحقیقات را انجام داده و حالا به طور پاره وقت با عنوان کارآموز در حوزه شغلی مورد علاقه خود در حال کسب تجربه است چند قدم از دو دسته قبلی جلو تر است.

پس برای موفق شدن در هر کاری تمام تلاشم را از نو برای خود تعریف کنید و بدانید که موفقیت همیشه از آن کسی است که تلاش بیشتری می کند نه کسی که حرف های قشنگ تری می زند.

آینده را پیش بینی کنید

شبکه اجتماعی LinkedIn در ایران طرفداران زیادی ندارد اما در سایر کشور ها مخصوصا” کشور های درجه یک اروپایی بسیار پر کاربرد است. اغلب مردم از لینکدین به عنوان یک رزومه کاری آنلاین و به روز استفاده می کنند. اگر شما به چشم یک محقق وارد این شبکه اجتماعی شوید می بینید پروسه فارغ التحصیل شدن و پیدا کردن شغل و کار کردن در یک شرکت تا بازنشستگی، در حال محو شدن است و شما شغل هایی را در لینکدین می بینید که تا همین ۱۰ سال پیش اصلا” وجود نداشتند و همین طور تا ۱۰ سال آینده شغل هایی که امروز ما برای آنها تلاش می کنیم ممکن است وجود نداشته باشند و دلیل این اتفاق تغییر بازار کار به دلیل تغییر اقتصاد و فناوری است. در نتیجه انتخاب مسیر درست در ابتدا می تواند به شما کمک کند تا در ادامه مسیر در برابر تغییراتی که ممکن است در آینده ایجاد شود موفق تر عمل کنید.حالا به این سوال کمی فکر کنید و صادقانه به خودتان پاسخ دهید

اگر شما شغلی را فقط بر مبنای بازار کار و درآمدی که امروز دارد انتخاب کنید آیا احتمال ندارد که آن شغل در آینده دچار تحول و تغییرات شود و بازار کار خود را از دست بدهد؟

ضمن این که اگر شما به کاری که انجام می دهید علاقه نداشته باشید نمی توانید سختی های آن را تحمل کنید بعد از این که در آن شغل به پول رسیدید همیشه به دنبال تعطیلی ها می گردید تا به قول معروف استراحت کنید. البته استراحت چیزی است که به دیگران می گوییم منظور همان فرار کردن از شغلی است که از انجام آن لذت نمی بریم!

در نتیجه بهترین راه پیش بینی آینده ساختن است. اگر شما وارد شغل و فعالیتی شوید که به آن علاقه دارید همزمان با این که هر روز از کاری که انجام می دهید لذت می برید می توانید تغییر و تحولات آن شغل را حدس بزنید و خود را با تغییرات همگام کنید.

در ادامه به مزایای انتخاب شغل بر اساس علاقه پرداخته ایم

حرفه ای شدن

شما برای حرفه ای شدن در یک شغل نیازمند یادگیری مهارت های اساسی و همچنین متعهد ماندن به وظایف شغلی خود هستید و فقط علاقه باعث می شود که بتوانید سال ها  از عمرتان را صرف یادگیری این مهارت ها کنید و روی وظایفتان متمرکز بمانید. تجربه نشان داده است افرادی که به دلیل بازار کار وارد شغلی می شوند بعد از به دست آوردن درآمد لازم از کار دور می شوند و تعهد آنها به شدت کاهش میابد و هیچ وقت به سطح حرفه ای نمی رسند.

عبور از چالش ها

معمولا” هر شغلی در آینده دچار تغییرات می شود و افراد شاغل در آن حوزه را وارد چالش های جدیدی می کند. کسانی که با علاقه وارد شغلی می شوند حل این چالش ها نیز برای آنها جذاب خواهد بود زیرا آنها از انجام هر کاری که مربوط به شغلشان می شود لذت می برند در نتیجه فکر کردن به راهکار برای عبور از چالش شغلی، برای آنها بسیار ساده تر از سایرین خواهد بود. حتی برای برخی ابتدایی ترین فعالیت های یک شغل مثل بیدار شدن در صبح زود یک چالش محسوب می شود که این خود نشان دهنده این است که عدم علاقه به آن شغل باعث می شود ما در اثر برخورد با چالش های سختر و بزرگتر آن را رها خواهیم کرد. در اصل کلید موفقیت در هر کاری درگیر شدن با آن کار است نه فرار از آن!

توسعه

تقریبا” تمام افرادی که در حوزه علایق شغلی تحقیقاتی انجام داده اند به این نتیجه رسیده اند که افراد در صورتی در شغل خود پیشرفت می کنند و یا آن را توسعه می دهند که به آن علاقه داشته باشند. فرض کنید شما مدیر یک شرکت هستید و کارمندی دارید که عموما” در شرکت در دسترس نیست و در مواقعی که شرکت به او نیاز دارد مرخصی است آیا این شخص با این وضعیت ۱۰ سال هم در شرکت شما فعالیت کند آیا به او ترفیع می دهید؟ این علاقه است که باعث می شود شما در اغلب اوقات در محل کار خود باشید تا دیگران بتوانند به شما اعتماد کنند و این اعتماد ها باعث توسعه شغلی و حرفه شما خواهد شد

بهترین شدن

معمولا” نقاط قوت ما با علایق شغلی مان رابطه نزدیکی دارند پس انتخاب شغل بر اساس علایق باعث می شود که ما در مسیر شغلی مان با قدرت بیشتری عمل کنیم و بهترین استفاده را از مهارت هایمان ببیرم و از کار هایی که منجر به سر خوردگیمان می شود دور شویم اغلب مردم می دانند که در چه شرایطی خوب عمل می کنند اما هیچگاه از مهارت هایشان استفاده نمی کنند زیرا به اندازه کافی صبر ندارند. انتخاب شغل بر اساس علاقه باعث می شود ما فرصت بیشتری برای پیگیری مسیر شغلی مان داشته باشیم و در این راه صبور تر باشیم.پ

در صورت تمایل می توانید کتاب صوتی در انتخاب رشته علاقه مهم است یا بازار کار را از همینجا دانلود کرده و همیشه همراه خود داشته باشید

Views: 1498