آلبرت انیشتین را در همه جای دنیا، پدر علم فیزیک می دانند. او از جمله تاثیرگذارترین افراد در قرن بیستم بود. تنوری ها و نظریه های او در مورد ماده، نور، فضا و نظریه ی نسبیت باعث تحسین همگان بود. او در اول مارس سال ۱۸۷۹ در کشور آلمان به دنیا آمد و توانست در سال ۱۹۲۱ جایره نوبل فیزیک را از آنِ خود کند. این جایزه به دلیل نظریاتی بود که او در رابطه با اثر فوتوالکتریک ارائه داد. اگر کودکی دارید که می خواهید به مانند انیشتین یک فرد تاثیرگذار در دنیا باشد ادامه این مقاله را حتما مطالعه کنید؛ ما می خواهیم حقایقی بسیار جالب از این دانشمند بزرگ به شما بگوییم.
بیوگرافی
انیشتین، در کشور آلمان و در یک خانواده یهودی به دنیا آمد. پدرش یک فروشنده و مادرش خانه دار بود. انیشتین، یک خواهر و برادر کوچکتر از خود به نام های ماریا و ماجا داشت که در مونیخ به دنیا آمده بودند.
یکی از حقیقت هایی که در مورد این دانشمند وجود دارد این است که او از طریق پدرش با الکترونیک و علم آشنا شد. انیشتین، ریاضیات و علوم دیگر را خیلی دوست داشت، اما نتوانست تحصیلات خود را در کشور آلمان به پایان ببرد. انیشتین، اصول و قوانینی که در مدرسه ها وجود نداشت اصلا دوست نداشت و نمی توانست با آنها کنار آید، و همین شد که در نهایت نیز از مدرسه اخراجش کردند. او در سن ۷ سالگی عاشق علم ریاضی شد و وقتی که به سن ۱۰ سالگی رسید یکی از دوستانش کتاب هایی را در خصوص ریاضی و فلسفه به او داد.
او در سال های پایانی تحصیل خود به کشور سوئیس رفت و در آنجا در رشته فیزیک و ریاضی مشغول به تحصیل شد. بعد از آنکه که در سال ۱۹۰۰، درس او تمام شد، با اینکه به یاد گرفتن فیزیک علاقه زیادی داشت در یک اداره ثبت اختراعات مشغول به کار شد.
با نگاهی به تاریخچه زندگی و علمی انیشتین متوجه می شویم که او در سال ۱۹۰۵، پنج مقاله تحقیقاتی منتشر کرد که باعث به وجود مدن جنجال های زیادی شد. با خواندن آن مقاله ها تصور مردم در بسیاری از نقاط دنیا عوض شد.
سال ۱۹۲۱، سال به یادماندنی و خوبی برای انیشتین بود؛ زیرا او به دلیل فعالیت های علمی اش روی خواص نوری جدید، توانست جایزه نوبل را به دست آورد. در مقاله دیگری از انیشتین، او به معرفی نظریه نسبیت پرداخت و در سال ۱۹۳۳، وقتی که آلمان تحت سلطه نازی ها بود این کشور را ترک کرد و به ایالات متحده رفت.
زندگی مشترک انیشتین
انیشتین در سال ۱۹۰۳ با یکی از هم دانشگاه های خود به نام میلوا ازدواج کرد و حاصل این ازدواج نیز ۳ فرزند، ۲ پسر و ۱ دختر بود. برخی اسناد نشان می دهند که دختر انیشتین عمر زیادی نداشت و در سن ۲ سالگی در اثر ابتلا به بیماری مخملک درگذشت. یکی از فرزندان پسر او که هانس نام داشت، از جمله مهندس ها و مربی های حرفه ای بود. او استاد مهندسی هیدرولیک در دانشگاه کالیفرنیا بود. دیگر فرزند پسر او، به موسیقی علاثه زیادی داشت و دلش می خواست که یک پزشک شود اما به دلیل ابتلا به بیماری اسکیزوفرنی نتوانست به این آرزوی خود دست پیدا کند.
نظریه نسبت به زبان ساده
انیشتین در سال ۱۹۰۵ یک مقاله در مورد الکترودینامیک اجسام متحرک منتشر کرد و توانست فیزیک را وارد فاز جدیدی از خود کند. او همچنین توانست نظریه نسبیت عام را تکمیل کند. او این نظریه را یکی از بزرگ ترین و مهم ترین دستاوردهای زندگی خود می دانست.
نظریه نسبیت انیشتین، پیش بینی به نسبت دقیقی را از مدارهای سیاره ای که دور خورشید قرار داشتند ارائه می کند. برخی دانشمندان و ستاره شناسان، مانند ادینگتون و دایسون در خورشید گرفتگی که در سال ۱۹۱۹ اتفاق افتاد مشاهدات و تحقیقات او را تایید کرده و به همین دلیل بود که او به یک دانشمند بزرگ در کل دنیا تبدیل شد.
اگر بخواهیم خیلی ساده و روان در مورد نظریه نسبیت او صحبت کنیم باید بگوییم که بر اساس این نظریه، اندازه گیری و زمان با توجه به سرعت نور تغییر می کنند. این جمله به این معناست که هر قدر ما به سرعت نور که حدود ۳۰۰ هزار کیلومتر در ثانیه است نزدیک می شویم طول ها کوتاه می شوند. این نظریه، نگاه دانشمندان به خیلی مسائل را تغییر داد و پایه ابداع بسیاری از اختراعات از جمله بمب هسته ای شد. به کمک این نظریه بود که دانشمندان انرژی هسته ای را بنا نهادند.
حقایقی جالب در مورد زندگی انیشتین
در اینجا می خواهیم چند حقیقت جالب را در مورد زندگی انیشتین به شما بگوییم تا متوجه شوید که برای نابغه شدن حتما نیازی نیست که از همان دوران تولد نابغه باشیم. این حقیقت ها به این شرح هستند:
۱- تولد انیشتین
او در ۱۴ مارس ۱۸۷۹ در یک خانواده یهودی به دنیا آمد. پدرش فروشنده بود و مادرش نیز یک خانم خانه دار.
۲- دوران کودکی
باورکردن این حقیقت سخت است اما یکی از مشخصه هایی که انیشتین داشت کم بودن سرعت او در زمان سخنرانی بود. او اولین کلمات خود را در سن ۴ سالگی به زبان آورد و تا سن ۷ سالگی نیز اغلب کلمه ها و جمله ها را تکرار می کرد. مادربزرگ انیشتین فکر می کرد که او یک احمق است. اگر بخواهیم خیلی صادقانه صحبت کنیم، انیشتین در سال های اول عمر خود استعداد خاصی نداشت و تلاش و پشتکار او بود که باعث شد نامش تا همیشه در میان اهل علم زنده و جاوید باقی بماند.
۳- آموزش در دوران کودکی
از دیگر حقیقت هایی که می توانیم در مورد این دانشمند بزرگ بیان کنیم این است که او برای رفتن به مدرسه کاتولیک ها علاقه زیادی نشان نمی داد. او به ریاضی و علوم علاقه داشت و سایر درس ها برای او جالب نبودند. وقتی که ۵ سالش بود پدرش یک قطب نما برای او خرید و بعد از این هدیه بود که ذهنیت او نیز تغییر کرد. بعد از آشنایی اش با قطب نما، شروع به یافتن دلیل این موضوع کرد که چرا عقربه آن همیشه رو به شمال می ایستد. انیشتین در سن ۱۲ سالگی در مورد جبر و هندسه اطلاعات زیادی داشت. او در سن۱۴ سالگی، به انتگرال و حساب دیفرانسیل کاملا مسلط بود و توانست اولین مقاله خود را در سن ۱۶ سالگی بنویسد.
۴- دوران فارغ التحصیلی و شروع کار
انیشتین در سال ۱۹۰۰، در رشته فیزیک و ریاضی از آکادمی معتبر پلی تکنیک زوریخ فارغ التحصیل شد و سپس، توانست کاری را در اداره ثبت اختراعات در برن شروع کند. او در کنار کاری داشت که سعی کرد روی اختراعات خود نیز وقت بگذارد و در این بین نیز به دستاوردهای خوبی رسید که هر یک از آنها به عنوان یک پله ترقی برای علم فیزیک به شمار می رفتند. با همه تلاش هایی که انیشتین در طی این دوران داشت بالاخره در سال ۱۹۱۴ توانست مدیر موسسه تحقیقاتی در برلین شود.
۵- بردن جایره نوبل
انیشتین در سال ۱۹۲۱ به دلیل کشف نظریه اثر فوتو الکتریک که می توانست وجود اتم ها را تایید کند جایزه نوبل را به دست آورد. بزرگ ترین تاثیری که انیشتین با نظریه های خود روی علم فیزیک داشت، شامل نظریه های نسبیت عام و خاص بود که امروزه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار هستند.
۶- سهم انیشتین در فیزیک
نظریه نسبیت انیشتین مبنایی برای درک بهتر جهان شد. وجود سیاهچاله ها برای اولین بار در نظریه نسبت عام، تایید و توضیح داده شد. نظریه های او پایه و اساس نظریه های دانشمندانی شد که بعد از او پا به این عرصه گذاشتند. بعد از کشف این نظریه ها انیشتین به یک الهام بخش و مشوق تبدیل شد.
۷-معادله معروف انیشتین
او به دلیل نظریه نسبیت به شهرت زیادی دست پیدا کرد و توانست تاثیر زیادی روی حوزه نجوم از خود بگذارد. معادله E=mc۲ معروف ترین معادله در فیزیک است که ارتباط بین جرم ماده و انرژی را توضیح می دهد. این نظریه می گوید که یک جرم کوچک می تواند حامل مقدار زیادی انرژی باشد.
۸-سرگرمی ها
انیشتین جوان علاقه زیادی به موسیقی از خود نشان نمی داد و به ویولن علاقه ای نداشت، اما موتزارت توانست وقتی که انیشتین ۱۳ سالش بود، نگرشش را تغییر دهد. او بعدها پیانو و ویولن را یاد گرفت و در آن ها مهارت زیادی پیدا کرد و خیلی با علاقه و اشتیاق آنها را می نواخت. انیشتین کارهای موتزارت را به زیبایی می نواخت. یکی از جمله های به یادماندنی و جذاب او این است: یک میز، یک صندلی، یک ظرف میوه و یک عدد ویولون؛ یک انسان برای شاد بودن به چه ابزار دیگری غیر اینها نیاز دارد؟
۹-شایعات در مورد انیشتین
یکی از شایعه هایی که در مورد انیشتین مطرح می کنند این است که او چپ دست بوده است که اصلا چنین چیزی حقیقت ندارد. موضوع دیگری که در مورد او زیاد گفته می شود این است که انیشتین به صورت داوطلبانه گیاه خواری را انتخاب کرده بود که این موضوع نیز درست نیست. انیشتین از مشکلات حاد گوارشی رنج می برد و به همین دلیل مجبور شد که خوردن گوشت را متوقف کند و روی به سوی گیاه خواری آورد.
۱۰-مهاجرت کردن به آمریکا
در جنگ جهانی اول که دوران پرچالشی به شمار می رفت، او در کشور آلمان زندگی می کرد. انیشتین یک مرد صلح طلب بود و به جنگ و خونریزی هیچ اعتقادی نداشت و همیشه می خواست که جهان در صلح باشد. او در سال ۱۹۳۳ وقتی که کشور آلمان به سلطه هیتلر درآمد به آمریکا مهاجرت کرد. در آنجا به یک شهروند آمریکایی تبدیل شد و در موسسه ای مطالعاتی و پیشرفته در پرینستون مشغول به کار شد. بعد از آنکه جنگ جهانی دوم به پایان رسید اکتشافات و نظریه های حیرت انگیز دیگری در مورد گرانش، گرما و نسبیت ارائه کرد. گفته می شود که او بیش از ۳۰۰ مقاله علمی متنشر کرده است.
۱۱-مرگ
در ۱۷ آوریل سال ۱۹۵۵ خونریزی داخلی که به دلیل پارگی آنوریسم آئورت شکمی بود باعث مرگ او شد. او قبلا نیز به این مشکل دچار شده بود اما پزشکان توانسته بودند او را درمان کنند.
انیشتین هیچ دلبستگی به این دنیا نداشت و در روزهای آخر زندگی اش نیز بر این اعتقاد بود که سهمش را در این دنیا ادا کرده و هر آنچه که در توان داشته انجام داده است.
چند نکته جالب دیگر در مورد زندگی انیشتین
- شاید او یکی از خارق العاده ترین و بهترین دانشمندان در زمان خودش بود اما ادم منظمی نبود. او اغلب قرارهای ملاقات خود را به این دلیل فراموش می کرد.
- انیشتین در سال ۱۹۹۹ توسط مجله تایم به عنوان شخص قرن معرفی شد.
- انیشتین تا آخرین لحظه های عمر خود روی یکی از نظریه هایش که نظریه میدان یکپارچه بود کار می کرد.
- فعالیت ها و تحقیقات او روی گسترش مکانیک کوانتومی، که یکی از زیرشاخه های فیزیک بود را نمی توان نادیده گرفت.
- یکی از عناصر موجود در جدول تناوبی به نام این دانشمند نامگذاری شده است.
چند نقل قول از انیشتین
- دو چیز در این دنیا، هیچ انتهایی ندارد: یکی جهان هستی و دیگر حماقت انسان ، البته درباره دومی کمی مشکوکم
- تنها دو راه در زندگی وجود دارد یا همه چیز معجزه است و یا انگار هیچ معجره ای وجود ندارد.
- تخیل از دانش مهم تر است. دانش، محدود است اما تخیل است که جهان را احاطه کرده است.
- اگر می خواهید فرزندان شما باهوش باشند برای آنها داستان بخوانید. اگر می خواهید آنها خیلی باهوش شوند برای آنها داستان های بیشتری بخوانید.
- تخیل است که شما را به همه جا می رساند.
پدر و مادرها بدانند!؟
انیشتین، اعتقاد داشت که تخیل می تواند یکی از نکات کلیدی و بسیار مهم در زندگی ما باشد. یکی از چیزهایی که باعث شده بود او به یک شخص برجسته تبدیل شود پیشرفت مداوم و درس گرفتن از اشتباهاتش بود.
او سعی می کرد تا مشکلاتی که دارد با کمک خلاقیت و تخیل خود حل کند. همین باعث شد که او بتواند نظریه ها و ایده های جدیدی را کشف کرده و تحولی را در علم ایجاد کند که هیچ کش فکرش را نمی کرد.
با توجه به اینکه تخیل می تواند یکی از رازهای موفقیت انیشتین باشد والدین باید کودکان خود را تشویق کنند که خود را به چهارچوب ها محدود نکرده و همیشه در پی یافتن یک راه حل جدید برای مشکلات خود باشند. این درست، همان کاری است که انیشتین در طی دوران زندگی اش انجام می داده است.
در ضمن، او در دوران تحصیل خود، عملکردی استثنایی نداشت و در اغلب درس هایش، فقط نمره قبولی می گرفت. حتی در پاره ای از زمان، او تحصیل کردن را رها کرد و به دنبال چیزی که به آن علاقه داشت رفت. او ترجیح می داد تا به علاقه هایش نزدیک تر شود تا از روش های سنتی آموزش پیروی کرده و عمر خود را تلف کند. او شجاعت و استقامت برای شنا کردن در جهت مخالف رودخانه را داشت.
والدین با نگاهی به زندگی به این دانشمند بزرگ می توانند به کودک خود این فرصت را بدهند که با مشکلاتی که به آن مواجه می شوند خلاقانه برخورد کرده و خیلی زود میدان را خالی نکنند.
انیشتین اعتقاد داشت که آموزش واقعی چیزی فراتر از به دست آوردن دانش به صورت تئوری است. او متعقد بود که والدین باید مهارت های تفکر انتقادی و خلاقیت را در کودکان خود پرورش دهند و به بچه ها اجازه دهند که با تفکر و تخیلشان به دنیا نگاه کنند. او می گفت: آموزش دیدن، یاد گرفتن حقیقت ها نیست بلکه تربیت در جهت فکر کردن است.
کلام آخر
اگر بیایم و برخی حقایق را در مورد دانمنشدان به کودکان خود آموزش دهیم می توانیم به آنها کمک کنیم تا به چیزهایی که در اطرف خود می بینند متفاوت نگاه کرده و سعی کنند هیچ چهارچوبی برای حل مسائل قرار ندهند. پرورش دادن خلاقیت یکی از مهم ترین کارهایی است که والدین باید در حق کودکان خود انجام دهند.
Visits: 113
